تاريخ : 29 فروردين 1394 ا 12:11 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا



تاريخ : 29 فروردين 1394 ا 12:11 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا

 

چه دردیست درمیان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن
برای دیگران چون کوه بودن ولی درچشم خود آرام شکستن
به رسم دوستی دستی فشردن ولی باهرسخن قلبی شکستن
به نزد عاشقان چون سنگ خاموش ولی دربطن خود غوغا شکستن



تاريخ : 29 فروردين 1394 ا 12:11 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا

روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.

 

آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:


عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.


ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.


حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.



تاريخ : 29 فروردين 1394 ا 12:11 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا

چقدر سخته....

چقدر سخته.... دلت پره حرف باشه و نتونی حتی یه کلمشو بازگوکنی

چقدر سخته ....کوله باری از دلهره هاتو به دوش بکشی و کسی نباشه که توحملش یاریت کنه

چقدر سخته.... با دنیا دنیا دلتنگی و تنهایی بسازی و بسوزی

تهش برگردن بهت بگن این نیز بگذرد توام بگذار و بگذر...؟؟؟

چقدر سخته.... اش نخورده و دهن سوخته

چقدر سخته !!! نتونی حرف دلتو به کسی بزنی و هیچکیم نباشه که بفهمتت

چقدر سخته... که زندگی برای همه یه رنگ شده باشه و  این روزا تنهاسوال

بی جوابت این باشه کی میشه دنیاتموم شه ؟؟؟؟؟

چقدر سخته... بخوای بادلت تنها پناهگاه شخصیت قهرباشی

چقدر سخته... بخوای قانون دلتو برا همیشه ی همیشه تغییر بدی

چقدر سخته... بخایی از کسی که دلتو شکسته متنفر بشی ولی فقط دلت تنگ شه

چقدر سخته... اون بغل یکی دیگه باشه تو اینجا فقط زانوهاتو بغل کنی و اشک بریزی

چقدر سخته... یکی واسه سرگرمی بیاد تو زندگیت وتو دل ببندی بهش بشه عشقت

چقدر سخته... بغض تموم وجودتو بگیره اما نتونی گریه کنی مجبور شی نگه داری

چقدر سخته .... این همه چقدر سخته بگی و بازم همونی باشه که تا الان بوده



تاريخ : 29 فروردين 1394 ا 12:11 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا

خسته از سکوت تنهایی



تاريخ : جمعه 28 فروردين 1394 ا 10:26 نويسنده : ᴼ尺乇乙ムム ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.